۲۳ آبان ۱۳۸۸

قسمت هایی از کتاب Lost, Lonely & Lethal
اثر فرانک میلر
(بنظرم خیلی بد بنظر نمی آد اگه در صورت بودن پاره ای از وقت این هفته کمی راجع به این قسمت از کتاب که تو بلاگ آپلودش کردم بحث بشه! مثلا راجع به تاثیر ترجمه بر نوع خاص متن اون یا سبک دیالوگ های اون یا ...
نکته : "
پاره ای از وقت" که نبودش میتونه خیلی دور از انتظار نباشه - دو نقطه دندون)

۴ نظر:

  1. "پار های وقت" که نبودش میتونه خیلی دور از انتظار نباشه

    منفی در منفی مثبت! کپی رایت اون اسمایلی ها رو هم رعایت کن.

    اگه میبینی راجع به اصل مطلب نظر ندادم نباید تعجب کنی، بجاش باید حدس بزنی که کی هستم!

    پاسخحذف
  2. - چرا فارسی نیست؟
    اپراتور: کار فارسی نداشتم که چاپ کنم؟
    - مگه اعضا کاراشونو ندادن؟
    اپراتور:ها؟ مگه کاراشونو دادن؟
    - اگه اپراتور خوبی بودی خودت ازشون میگرفتی! بی عرضه!
    اپراتور: اونوقت تو که میدونی بگو چجوری عقل کل؟!
    - با یه کلت تهدیدشون می کردی!
    -اپراتور: تو انجمن با کلت تهدیدشون می کردم!؟
    -خب... حتی منم میدونم اونجا محیط فرهنگیه, منظور من بیرون دانشگاه بود. تو پرانتز گفته باشم اگه تاکیدت رو کلت بوده بنظر من نیاز نیست جدی تر باشی...
    ولی حتما یه 357. با خودت داشته باش!

    پاسخحذف
  3. به نظر منمـ خیلی بد نمیاد !

    این همون میلر ِ 300 ِ؟

    پاسخحذف
  4. @ر.خ.ا
    1- بده چون اشاره به وقتایی داره که می گردیم تا تو انجمن پرش کنیم (چون اثری از آثار اعضا نیست)
    2- بده چون هیچ کس کارشو به من نداد و اینم همون میلریه که 300 تو کارنامشه (البته من اونو بخاطر سین سیتی و روبوکاپ و ... خیلی دوست دارم ولی میدونم که خیلیا بخاطر 300 ازش بدشون میاد :دی)
    3- بده چون نمیخوام حرف درست ر.خ.ا که
    tag bold!!
    "سردبیر انجمن ادبی هم هستند"
    bastane tage bold!!
    رو تائید کنم!

    پاسخحذف